- ۱ نظر
- ۲۱ بهمن ۹۹ ، ۱۳:۱۳
وادی عشق میدان بلا و امتحان است. باید از این میدان، بی لغزش وتزلزل، بی تردید و بی ادعا عبور کرد و آنگاه دعوی سالک راه عشق را صلا داد. این میدان برای سالک خونین ترین مرحله است. بلای "عشق" در سیر وسلوک مرحله ای است که سالک عاشق را می پالاید و به جایی میرساند که او دیگر آن بلا را نمیبیند.
نویسنده در دریاره این کتاب میگوید:
" از میان حکایات مختلف منطق الطیر عطار، قضه شیخ صنعان و دختر ترسا اما حکایت دیگر است. در تفسیر منطق الطیر هنگامی که به این حکایت رسیدم گویی که سرنوشت و حال خودم را در لابلای عناصر داستان مشاهده میکردم"
حالات شیخ صنعان که از کثرت زهد و عبادت به تکبر و خودپسندی افتاده و در این حالت از مکر الهی غافل مانده و چنین امتحان الهی را تجربه نکرده بود و حالات مریدان و شاگردان که هیچ حال پیر و استاد خود را در نیافته بودند و هر کدام او را از ظن خود نگرستند و به باد انتقاد گرفتند.
این حکایت تحلیلی است از سقوط سالکان عابد و زاهد که در بند داشته هایشان اسیر هستند و سپس صعود سالکان عاشق هنگامیکه حضرت عشق همه چیز آنها را به باد فنا میدهد و در خود ذوبشان میکند.
مولف در این رساله علاوه بر شرح مختصری از زندگی عطار نیشاپوری به کتاب منطق الطیر و سپس حکایت شیخ صنعان میپردازد.
اندیشۀ منجی موعود و انتظار او برای ظهور از عمومی ترین و فراگیرترین مفهوم های ذهن بشری است. این اندیشه را می توان مهمترین دغدغۀ آدمی دانست که در طول تاریخ، همواره به آن توجه داشته است.
مسئله منجی موعود، انتظاری را برای بشر به همراه میآورد که همواره برای اجرای عدالت و برقراری صلح و آرامش و معنویت، روز شماری میکند. و همین احساس در درون انسانها نوعی امید و آرزو میبخشد. از اینجاست که مفهوم انتظار با نجات دهندۀ موعود یک رابطۀ لازم و ملزومی پیدا میکند.
در تمام فرهنگ ها و ادیان و تمدن های بشری اعتقاد به منجی موعود، به عنوان یک اصل درون ذات درآمده است و این گرایش فکری و روحی بقدری در درون انسان ریشه دوانده است که آثار آن را میتوان در آرزوها و رؤباهای زندگی کنونی انسان مشاهده کرد. این تمایل گاهی نیز در نوشته ها و فیلمها و هنرهای کلامی و غیر کلامی و حتی در بعضی از آداب و رسوم و شعائر اجتماعی و دین چنان متجّلی گردیده است که به عنوان یک اصل انکار نشدنی قابل ادراک و برّرسی است. اعتقاد به منجی و موعود، اختصاصی به شیعه و یا حتی به مسلمانان ندارد بلکه همۀ کسانی که گرایش به حق و عدالت و زیبائی و صلح و آشتی و عشق دارند بر این باور هستند که آیندۀ جهان در نهایت متعلّق به حق و حقیقت پرستان خواهد بود، و شرّ و بی عدالتی و ظلم و ناراستی و دشمنی از جهان رخت بر خواهد بست و روشنایی و نور و پاکی، همۀ انسانها را در بر خواهد گرفت.
بدون تردید تاکنون درباره سهراب سپهری مقالات و کتابهای بیشماری به رشته تحریر درآمده است. بیشتر مقالات و کتابها در مدح او و قلیلی نیز در نقد هشت کتاب به چاپ رسیده است. اما هنوز کارها و تحقیقات بسیاری باید از اندیشههای این شاعر نوپرداز، از لابلای مفاهیم شعری او کشف و تحلیل گردد.
مؤلف این رساله طریقهی شکلگیری و تکامل وجودی سهراب سپهری را در کتاب «نگاه ناب»به طور مفصل توضیح داده است که برای اطلاعات بیشتر، خواننده را به همان کتاب ارجاع میدهیم. اما از میان همین تحلیلها و تفسیرها میتوان موضوعات جداگانهای را به طور تخصصی استخراج و مورد تدقیق و تحلیل قرار داد. به عنوان مثال، از میان موضوعات مختلف، مؤلف موضوع عشق و عرفان را برگزیده است. منظور از عشق یا عاشقانهها، آن دسته از اشعاری هستند که مبنای تفکر و احساس شاعر را نسبت به این موضوع نشان میدهد. و منظور از عرفان یا عارفانهها آن دسته از اشعاری هستند که نوع نگاه شاعر را نسبت به مسایل معنوی نشان میدهد.
تلاش انسان برای خودکاوی، خودشناسی و خودسازی که به عنوان سیر و سلوک مطرح است، عبور از ظاهر خویش و صورت اجزای هستی و رسیدن به باطن آن میباشد. این غور در خویشتن خویش و پالوده کردن صفات خویش یا به تعبیر دیگر، فنای از صفات بشری و متخلق شدن به اوصاف الهی که جز با ریاضت و تزکیه و مجاهده و تطهیر به دست نمیاید، عرفان عملی گویند. با اینکه همه انسانها بالقوه شایستگی خودسازی و تکامل معنوی را دارند، اما ورود به عرفان عملی و سیر و سلوک نفسانی در توان همه افراد نیست و از این روست که هرکس نمیتواند بدون طلب و یقظه وارد طریقت عرفانی شود، درصورتیکه ورود به یک عمل اخلاقی چنین خصوصیتی ندارد چون اخلاق، عام است و عرفان عملی، خاص تشنگان حقیقت. سیر و سلوک عرفانی یک تکلیف عام نیست بلکه به عشق و علاقه و همت و طلب شخص بستگی داردو به همین دلیل هر کس که وارد سلوک عرفانی شود افزون بر رعایت همه واجبات و محرمات و اعمال و تکالیف شرعی و رعایت نکات اخلاقی باید در کار مجاهده نفسانی و ریاضت های گوناگون نیز آستین بالا بزند و آمادگی خود را اعلام کند.
موضوعات و مفاهیم عرفان بر دو بخش عرفان نظری و عملی تقسیم میشود. در عرفان عملی بحث بر چگونگی رفتن و سیر و سلوک در طریق کسب تجلیات، صفات و اسماء الهی است. نخستین منزل عرفان عملی، بیداری یا یقظه است. نگارنده در این کتاب این مرحله را از متن آیات و روایات استخراج کرده و به توضیح و تشریح آن پرداخته است. ارتباط انسان با خدا، جهاد و قرآن، معرّفی کثرت نعمتهای الهی در متن قرآن، شناخت گناهان در قرآن و شناخت عمر، از مهمترین مباحث مطرح شده در این اثر است. در این پژوهش، ارتباط مفهومی و ساختاری میان عرفان و تعالیم اسلامی به خوبی روشن میشود.
این کتاب در چهار بخش ارائه شده است:
بخش نخست: انسان، محور مثلث خدا، جهان و قرآن
بخش دوم: نعمت شناسی
بخش سوم:گناه شناسی
بخش چهارم: عمر شناسی
این کتاب، با هدف بررسی ابعاد مختلف ولایت در اندیشة مولانا، از طریق بررسی آثار وی تدوین گردیده است. روش نگارنده در پژوهش حاضر، نظری و کتابخانهای بوده و وی ابتدا نسخههای مختلف مثنوی را مورد مطالعه قرار داده و سپس با نگاهی به شرحهای متعدد مثنوی، ابیات مورد نظر را با مبانی عرفان نظری در باب ولایت و رابطة آن با رسالت و نبوت، تطبیق داده است. وی در ابتدا به بیان شؤون ولایت پرداخته و در ادامه به توضیحاتی پیرامون انسان کامل و بیان ویژگیها و خصوصیات اولیای الهی روی آورده است و سپس سخن خویش را با بررسی جایگاه اولیاالله؛ در دیگر آثار مولوی همچون دیوان شمس؛ مجالس سبعه؛ مکتوبات و فیه مافیه ادامه داده و سرانجام تحقیق خود را با بیان رابطة مولانا با اهل بیت رسول خدا (ص) به پایان رسانده است.
«از دولت حافظ»، تفسیری جامع از ۱۲ غزل حافظ، به کوشش محمدابراهیم ضرابیها تدوین شده است.
متن کتاب فوق، درسگفتارهای محمدابراهیم ضرابیها است. این درسها در جلسات مختلفی که با عنوان شناخت شعر حافظ برگزار میشد ارائه گردیده است و پس از نگارش متن آن دروس، بدین شکل تدوین شده است.
«از دولت حافظ»، در زمره متون تفسیری است که سعی دارد اشعار حافظ را به عنوان کلام عرفانی بازشناسی کند و دریابد که منظور خواجه از الفاظ و تعابیر و تشبیهات و کنایات و استعارات چه بوده و چه برداشتی میتوان از آن اشعار به دست داد که سازگار با احوال شخصیتی و دوره تاریخی شاعر باشد. وی بدین منظور، ضمن ارائة معانی ادبی واژهها و ترکیبات هر بیت، نخست معنای کلی بیت را بیان کرده و سپس به توضیح مضمونهای پنهان و تلویحات بیت پرداخته است. همچنین مقدمة مفصل نویسنده دربارة زندگی و زمانة حافظ در صفحات آغازین کتاب، کمک بسیاری به درک منظورها و مقصودهای حافظ شیرازی از اشعارش میکند.
نویسنده درباره نوع نگاهش به ۱۲ غزل ابتدایی دیوان حافظ و شیوه کارش مینویسد:« شیوه تفسیر در این اثر به این ترتیب است که از فهم ظاهر عبارات به باطن معنا نفوذ میکند و حافظی دیگر را مطرح میکند؛ حافظی با صبغه عرفانی و دریافتهای ملکوتی. از این جهت بیشتر توجه ما به محتوای عمیق غزل از این زاویه است یعنی از بعد عرفانی و شناخت حقانی عبارات و ترکیبات».
شیوه نویسنده در تفسیر این ۱۲ بیت چنین است که ابتدا یک بیت از غزل را میآورد و در ادامه به ترتیب، «معانی و مفاهیم و مضامین» آن را شرح میدهد و در نهایت «معنای کلی بیت» را توضیح میدهد.
برای مثال درباره معنای
الا یا ایهاالساقی ادر کاسا و ناولها / که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها
آورده است:
« ای محبوبی که با تجلیات خود، نه تنها عاشقانت، بلکه همه پدیدههای عالم را مست جمال خود کردهای! جلوهای بر عاشقانت بنما و جرعهای دیگر از شراب روحانی معرفتت در قلب ما بریز و ...».
منظومه بلند مسافر، ششمین کتاب از مجموعه هشت کتاب میباشد که دو سال بعد از منظومۀ "صدای پای آب" سروده شد و در همان سال (بهار 1345) برای اولین بار در مجلة آرش، دورة دوم، شماره پنج به چاپ رسید. در این زمان سهراب به مرز 38 سالگی رسیده بود که مرز پختگی و باروری ذهنی و روحی او به حساب میآید. در بین این سالها، یعنی بین سرودن منظومة صدای پای آب و منظومۀ مسافر، او سفرهای آفاقی بسیاری انجام داد. سفر به اروپا مانند شهرهای مونیخ و لندن (1344) و سفرهایی به فرانسه، اسپانیا، هلند، ایتالیا و اتریش (1345) به تجربیات او افزود و این سفرهای آفاقی او را به سفرهای انفسی و درونی سوق داد. در حقیقت سفرهای تاریخی، زمانی و مکانی او زمینة سفر به وادیهای بیزمان و بیمکان درونی را فراهم آورد و تمام این تصویر در منظومة مسافر نمایان است. شاعر با اتوبوس به سمت شمال ایران (شهر بابل) میرود. تمام مسیر راه را (سیر آفاقی) هوشیارانه طی میکند. به مقصد میرسد، کمی تأمل میکند و سپس به سفر درونی و انفسی دست مییابد.
این نوع تحلیل و تفسیر از مجموعهی اشعار هشت کتاب در نوع خود بدیع و تازه است و چه بسا در ادبیات معاصر و شعر نو اولین کار مفصلی است که تاکنون به رشتهی تحریر در آمده است.
«هفت مکاشفه» اثری از دکتر محمدابراهیم ضرابیها از سوی انتشارات کیانامهر منتشر شده است. این کتاب شامل هفت داستان مکاشفهای است که نویسنده در سالهای جوانی، سالهای انقلاب روحی و تحول فکری خویش به رشته تحریر درآورده است.
داستان اول "بخوان به نام او" نام دارد. روایت چندماه از ناگفتههای زندگی پیامبر بزرگ اسلام (ص) قبل از بعثت است.
داستان دوم "کار ما نیست شناسایی راز گل سرخ" که گفتگویی است بین یک استاد و دانشجو. و این واقعه ای است موثق که بین نویسنده و استادش در کلاس های درس رشته فلسفه رخ داده و دانشجو این دیالوگ را به این صورت به تحریر درآورده است.
داستان سوم "دریا" حکایت رمزگونه ای است از تجربیات عرفانی.
داستان چهارم "گلستانه" تقابل اندیشه متجدد علمی و تجربی را با اندیشه عاطفی وطبیعت گونه شرقی نشان میدهد. و این شیوه نوشتن به خاطر سیال بودن ذهن مقداری تامل را میطلبد.
داستان پنجم "گل یاس شرقی" داستان عشقی است که در نهایت خلوص به فنا میانجامد، عشقی که در دلهای ساده و بی آلایش ریشه میدواند و تا مرز فنا پیش میرود.
داستان ششم به اسم "خنیاگر پیر"، حکایت تنبورزنی است که پس از هفتاد سال زندگی در عیش و نوش و بیخبری به سوی خدا باز میگردد و خدا با رحمانیت خویش اورا در آغوش میگیرد.
داستان هفتم "اهالی شهر سپیدار" حکایت نوعی فلسفه اخلاق است.