جلسه صد و هفدهم تفسیر زیارت عاشورا
توسط دکتر محمدابراهیم ضرابیها
مقدمات فتح مکه در سال هشتم هجری
نزد دخترش رفت به این امید که واسطه گفت و گوی او با پیامبر (ص) شود اما ام حبیبه حتی نگذاشت او در جایگاه پیامبر برای رفع خستگی بنشیند.
با ناامیدی به سوی دوست قدیمی خودش ابوبکر رفت اما او هم کاری برایش نکرد.
سپس نزد عمر رفت و با یادآوری خاطرات گذشته درصدد راهی برای وساطت برآمد اما عمر هم به او فهماند که کاری از او بر نمی آید.
سرگردان بود وعاجز، حتی درخواست کمک از امیرمؤمنان و فاطمه زهرا هم برایش سودی نداشت.
دیگر ابوسفیان فهمیده بود که کار از کار گذشته است و نقض پیمان حدیبیه یعنی فروریختن سقف پوشالی قدرت مشرکان ...
داستان کامل این واقعه را از زبان دکتر محمد ابراهیم ضرابیها بشنویم:
- ۰ نظر
- ۳۰ تیر ۹۷ ، ۰۹:۰۰