دست راستش را بریدند اما پرچم را به دست چپش گرفت و ادامه داد.
دست چپش را نیز قطع کردند اما او همچنان پرچم را با کمترین قسمت باقی مانده از دست هایش نگه داشت.
این بار با نیزه و تیر به او حمله کردند .
می گویند وقتی زخم هایش را می شمردند بیش از هفتاد زخم بر تن داشت و جالب این که حتی یک زخم هم برپشت خود نداشت واین نشان می داد که هرگز به دشمن پشت نکرده است.
این ها که شنیدید افسانه نیست بلکه بخش کوچکی از شهامت جعفر بن ابی طالب است در جنگ موته.
جنگی که تنها سه هزار نفر در برابر دویست هزار نفر مردجنگی با تجهیزات پیشرفته آن زمان جانانه جنگیدند.
اگر می خواهید جزئیات این جنگ را بیشتر و دقیق تر بدانید به فایل صوتی دکتر محمد ابراهیم ضرابیها که در ادامه می آید گوش کنید.
اولین بار پانزده تن از مسلمانان را به همراه نامه پیامبر برای تبلیغ دین اسلام به سوی رومیان در شام فرستادند که رومی ها آن ها را غیر از فرمانده آن ها کشتند
برای بار دوم نیز وقتی همین تعداد را به شهر بصرا که نماینده امپراطور روم در آنجا بود فرستادند همین اتفاق افتاد
آنجا بود که پیامبر تصمیم گرفت لشکری را به سمت آن ها بفرستد
در زمان حرکت رسول الله فرمودند در راه با مسیحیانی که در معابد به عبادت خدا مشغول هستند هیچ کاری نداشته باشید
مراقب کودکان و زنان باشید که به آن ها آسیبی نرسانید، پیرمردها و پیرزن ها را هم مراعات کنید
اگر اسیری گرفتید با اومدارا کنید، مراقب باشید که خانه ای را ویران نکنید و درختی را از بین نبرید
چرا که شما تنها با افرادی می جنگید که کفر در وجود آن ها ریشه دار است
وقتی به نزدیکی سپاه روم رسیدند تازه فهمیدند که تعداد آن ها قریب به دویست هزار نفر است و مسلمان ها در نهایت سه هزار نفر هستند
به یاد پیش بینی کلام الله مجید افتادند که سال ها قبل فرموده بود ابتدا روم بر ایران پیروز خواهد شد و سپس کمتر از نه سال ایرانیان بر روم غلبه خواهند کرد و سپس شما بر آن ها چیره خواهید شد
با این توصیف مسلمانان از بیراهه ای به سمت منطقه موته رفتند و در آنجا جای گرفتند....
جزئیات کامل این ماجرا را از زبان دکتر محمد ابراهیم ضرابیها خواهیم شنید: